
مهمترین دلایل استفاده از مهندسی معکوس
استفاده از این روش دلایل زیادی دارد؛ در ادامه برخی از مهمترین دلایل آن را با هم بررسی میکنیم.
صرفه جویی در زمان
این شیوه مهندسی کمک میکند تا زمان فرایند تولید یا توسعه محصول کمتر شود. به این ترتیب در بازار پررقابت امروز در عین رسیدن به تکنیکهای جدید تا حد زیادی میتوانید در زمان خود صرفه جویی کنید. مهندسی به شیوه معکوس این امکان را ایجاد میکند تا با در نظر گرفتن ابعاد، اندازه و ویژگیهای مختلف یک محصول، بتوان مدیریت زمان آن را افزایش داد.
صرفهجویی در هزینهها
یک تجزیه و تحلیل خوب با استفاده از مهندسی به شیوه معکوس، به خصوص در پروژههایی که هزینه سرمایهگذاری برای تولید قطعات آن بالا است، میتواند باعث صرفهجویی در هزینهها شود.
دستیابی به دانش فنی و تخصصی
کشورهای در حال توسعه که در بخش فناوری و نوآوری، در سطح پایینتری قرار دارند، با استفاده از این شیوه میتوانند به فناوری و دانش تخصصی محصولات و اطلاعات دیگر دست پیدا کنند و در کنار مهندسی مستقیم و روشهای ساخت قطعات، محصولات یا خدمات مجهزتری تولید کنند.

مهندسی معکوس در نرم افزار و الکترونیک
کدنویسی برای برنامهنویسان حکم نفس کشیدن را برایشان دارد. آنها حتی اگر موفق به استفاده از ۱۰۰ درصد مغز خود شوند، اما گاهی ممکن است با یک برنامه نرمافزاری یا حتی یک برد الکترونیکی مواجه شوند که برای پیاده سازی مجدد آن نیاز به کد دارند. در این صورت میتوانند از شیوه مهندسی معکوس بهرهمند شوند.
جمع بندی
مهندسی معکوس مساله را از آخر به اول حل میکند. یعنی پاسخ را دارید و با بررسی جزئیات سعی دارید به سوال برسید. سپس با علم به جزئیاتی که در این مسیر کشف کردید، قصد دارید خدمت، محصول، پاسخ یا فرایندی بهینهتر داشته باشید. از این شیوه نه فقط در مهندسی، بلکه در برنامهریزی و تعیین هدف هم میتوانیم استفاده کنیم. ما از شیوه پردازش معکوس استفاه میکنیم، چون:
- قصد تولید مجدد یک محصول را داریم که از ساختار و طراحی آن اطلاعاتی نداریم.
- نیاز به بهروزکردن فرایندهای قدیمی و کشف فناوری به کار رفته در محصولات داریم.